« جنس آسمان »
نوشته شده توسط مسلم سلیمانی در وبلاگ شخصی شنبه سی و یکم تیر 1385
« جنس آسمان »
من از جنس بارانم
نه!
لطیف تر از باران!
باران به گِل برسد
طراوتش از بین می رود.
گل آلود می شود.
من به گِل برسم
هفت هنر را
ازآن بیرون کشم
و باج هفتاد کشور دهم.
***
من از جنس نورم
نه!
نور با غروب
مرگش فرا می رسد
اما من تازه نور می گیرم.
ستارگان را می شمارم.
و از هر کدام بهره ای
یکی به محبت
یکی به ادب
یکی به صفا
یکی...
***
من از جنس دریایم
نه!
صخره قاتل موج دریاست.
اما من صخره را در می نوردم.
من از جنس آسمانم
آبی آبی
بی انتها
بی ریا
بی حد و حساب.
***
آسمان از جنس من است.
من « خلیفه اللهم»