کدام جناح به انقلاب نزدیک است؟!

به نام دگرگون کننده قلبها


در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی هستیم. انقلابی که حاصل تلاش همه مردم ایران بوده است. انقلابی که بررسی ریشه های پیدایش آن به نوشتن کتاب ها! منجر می شود زیرا تک علتی نبوده است...



 

در این یادداشت کوتاه می خواهم به این سوال پاسخ بگویم که کدام یک از دو جناح قدرتمند کشور به اهداف و مبانی انقلاب نزدیک ترند (هر چند جا دارد تا اندیشمندان و اصحاب قلم در این خصوص ژرف نگری بیشتری کنند...)
قطعن یکی از ریشه های انقلاب که مردم را در پیرامون خود منسجم کرد اسلامیت و معنویت این نهضت بود که شعارهای دوران انقلاب مبین ترسیم ایدئولوژی و خط دهی فکری جامعه بوده است.اگر چه شعارها را می توان به دسته های مختلف نظیر شعارهایی که در خصوص بنیانگزار انقلاب، شاه، و... بود را دسته بندی کرد اما برخی از شعارها جنبه ماهوی نهضت را نشان می داد که برخی از شعارها از این قرار است:
«استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی»
«برابری برادری حکومت عدل علی»
و...
و نیز سخنرانی های حضرت امام (ره) در خصوص ماهیت حاکمیت اسلام و نوع نگاه ایشان به بحث خواست و اراده مردم، نقش زنان و مردان و محدودیتهای اجتماعی و آزادی بیان و... ( که در صحیفه نور به شکل کامل آمده است و همچنین کلیه مصاحبه هایی که خصوصن در زمان اقامت در فرانسه داشتند) و همچنین حلقه اول فعالان سیاسی و ایدئولوگ های انقلاب نظیر شهیدان مطهری، مفتح، بهشتی ، دکتر شریعتی، مهندس بازرگان و... به خوبی اعتماد عمومی مردم را جلب کردند که حکومت اسلامی علاوه بر معنویات، مادیات آن ها را هم تامین خواهد کرد.والا شیب رشد اقتصادی در سالهای بین 1347 تا 1357 روبه جلو و با فاصله از کشورهایی نظیر کُره، چین، ترکیه، مالزی و... بود.پس مردم انتظار داشتند که شیب اقتصادی روبه رشد توسعه حفظ شود و در کنار آن معنویت هم با سرعت رشد کند.
اگر حضرت امام (ره) و حلقه اول یاران او نسبت به تفسیر اسلام، تنگ نظرانه رفتار می کردند و یک اسلام حداقلی را به نمایش می گذاشتند، قطعن جذب حداکثری اتفاق نمی افتاد و انقلاب به پیروزی نمی رسید. جذب حداکثری نیازمند تفسیر توسعه مدار و غیر مضیق از دین می باشد. جذب حداکثری یعنی اینکه دین را در همه مسایل داخل نکنیم. به عبارتی: از دین بهره برداری شخصی نکرده و به نام دین تفسیر مضیقی نکنیم که رفته رفته آنقدر تخصیص بزنیم موضوعات را تا تخصیص اکثر اتفاق بیفتد و در نتیجه یک جمع اقلی که صاحب تریبون ، تفسیر و تایید باشند و خود محور باقی بماند و بر اساس فهم خود عمل کنند.
دوام و بقای انقلاب توجه به قانون و قانون مداری و تفسیر جامع ، باز و حداکثری از دین است.
برای فهم اینکه کدام یک از دو جریان قدرتمند کشور به انقلاب نزدیک است، باید ببینیم کدام جریان با تفسیری که از انقلاب و اسلام دارد عقبه حداکثری دارد؟!
یکی از راه های تشخیص، انتخابات است. به این معنا که افراد شاخصِ هر دو جریان بتوانند در انتخابات شرکت کنند و مقایسه کنند که چه مقدار از عقبه مردمی برخوردارند!
اینجا به نظر نگارنده و همه اهل نظر در حوزه سیاست، قانون انتخابات موجود قانون کاملی نیست.و به خاطر همین نقص هست که افراد مُحِق و غیر محق همیشه معترض هستند.
آقایان چپ و راست! و آقایانی که در دور آینده نماینده خواهید بود!
تقریبن قدرت بین شما تبادل می شود. خواهشن هر وقت هر کدام از شما روی کار هستید فکر نکنید که از نواقص قانون انتخابات می توانید به نفع خود استفاده کنید، یک بار برای همیشه قانون انتخابات را بی نقص به صحن مجلس ببرید و تمام کنید.
در قانون انتخابات باید به ارکان ذیل پاسخ داده شود و برای آن چاره اندیشی شود:
هرکسی نتواند در انتخابات شرکت کند واگر بعداز شرکت در انتخابات کمتر از 5 درصد رأی کسب کرد غرامت بدهد
زمان مناسب قبل از احراز صلاحیت برای تبلیغاتی غیر رسمی شش ماه کمتر نباشد(این طور نباشد که بعداز آخرین زمان تایید صلاحیت، شخص فقط چند روز فرصت معرفی داشته باشد!)
اگر مرجع تایید صلاحیت مرتکب خطا شد باید برای آن مجازات دیده شود
سه مرجع برای تایید صلاحیت باشد. فرمانداری، شورای نگهبان و مرجع بالاتر از شورای نگهبان
ایجاد فرصت و مکانیزم لازم برای کسی که حق او ضایع شده باشد حتی اگر بعداز انتخابات بتواند مُحِق بودن خود را ثابت کند.
شرایط لازم برای احراز صلاحیت باید مدون و قانون مند شود. کسانی که سابقه کیفری دارند یا خیانت به ملت و یا گفتار و رفتار محرز وقابل اثبات دارند که مبانی انقلاب و حاکمیت را قبول ندارند، باید تایید نشوند اما اینکه شخصی در چندین پست دولتی مهم ، چند دهه مسیولیت داشته و ما او را عزل نکردیم و به هنگام انتخابات حاضر شود و با بند یک ماده 28 او را رد کنیم، باورش سخت است و مردم را به نا امیدی می برد!!!
و... موضوعات بسیار است فرصت شد نقد کاملی به قانون انتخابات می زنم.
اگر با رفتار سهوی خود کاری کنیم که باعث خلل در باور مردم به نظام و انقلاب شود، خودِ این حرکت در راستای خواست و اراده دشمن است.مردم سرمایه های انقلابند و باور آنها ضامن بقا. هیچکس حق ندارد با رفتار عمدی و سهوی خود به این عزم خلل وارد کند
برای دوام انقلاب به تفسیر حداکثری از مبانی انقلاب و اسلام نیاز داریم تا بتوانیم همراهی حداکثری مردم را داشته باشیم پس همه باید به مبانی امام (ره) برگردیم. کسی که در طول نهضت بیش از 2200 بار از «مردم»!!! حرف زد. انقلاب خمینی بدون ماهیت مردمی یک انقلاب ابتر خواهد بود. و همچنین رهبر معظم انقلاب نیز بارها به حضور حداکثری مردم اشاره داده است.
اینجانب در کمال صداقت از همه کسانی که احساس کردند می تواندد در انتخابات حضور داشته باشند تشکر می کنم و خسته نباشید و برای کسانی که در این دور نتوانستند وارد رقابت شوند آرزو می کنم که به زودی با وضع قانون جدید انتخابات ، راه ورود افراد توانمند و خادمان به مردم برای خانه ملت هموارتر شود.
زحمات شبانه روزی هیأت اجرایی و نظارت نیز نباید نادیده گرفته شود و قطعن در این ازدحام جمعیت سهو و خطا طبیعی خواهد بود.
امید وافر دارم همه عقلای دو جناح قدرتمند و سایر نیروهای مستقل برای «جمهوری اسلامی نه یک کلمه بیشتر و نه کمتر» از همه ابزار و عِده و عُده خود بهره ببرد.
ای ایران ای مرز پر گهر... ای خاکت سرچشمه هنر...

 

خدایارتان
مسلم سلیمانی
18 بهمن 1394
سایت www.MoslemSoleymani.ir
تلگرام: دوستان مسلم سلیمانی ( مطالب متنوع ) 
https://telegram.me/DoustaneMoslemSoleymani

هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...