کد خبر: ۳۸۷۶۴ تاریخ انتشار: ۱۳۸۷/۱۲/۱۰
منبع: سایت تابناک
همیشه به هنگام انتخابات عدهای احساس تکلیف شرعی! میکنند که پا به عرصه انتخابات بگذارند. اینجانب از تمام کسانی که صندلی ریاست جمهوری را لمس کردهاند (مگر آنکه برای ابهامات زیر پاسخ قانع کنندهای برای افکار عمومی داشته باشند)، و همه آنانی که با توضیحات زیر معلوم خواهد شد که اهلیت ندارند، خواهش میکنم خود را در خطر نیندازند زیرا در روز قیامت نسبت به کسانی که به شکلی امانتهای الهی و بیت المال را در اختیار داشتهاند، بسیار سخت گرفته میشود و کمتر کسی پیروز آن حساب و کتاب خواهد بود....
1) با نگاهی مختصر به قانون اساسی، تصمیم گرفتم تا ظرفیتهای معطله در این قانون را شرح دهم، اما متأسفانه با نگاه به طلیعه آن منصرف شدم؛ زیرا در ابتدای اصل سوم این قانون میخوانیم:
«دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است برای نیل به اهداف مذکور در اصل دوم، همه امکانات خود را برای امور زیر به کار برد. (16 بند ذکر میشود که در این مقال به آن موارد کاری ندارم)
این دو سطر اول در اصل سوم مرا متوقف کرد. با نگاهی گذرا به پیشینه رؤسای جمهور گذشته در مییابیم که دولتها از همه ظرفیت و امکانات کشور استفاده نکردهاند. اینکه معروف است که دولتها با «اتوبوس» میآیند و میروند، یعنی استفاده از همه امکانات؟
دولت (بخوانید قوه مجریه) کاری جز اجرای قوانین نباید داشته باشد اما ظاهراً هر که در دولت به قدرت رسید تازه شروع میکند به حرف زدن در همه زمینههای مربوط و غیر مربوط. از دخالت در قانون گرفته تا اشکال بر سیستم قضایی و غیره و مهمتر اینکه هرکس ادبیات گفتمانی خودش را بر هر مصلحت دیگر ترجیح میدهد و اگر در این بین احزاب «نانوشته» قدرتمند او را همراهی کنند، بیشتر دایره جولان دارد.
تا به حال شاهد بودیم که دولتها به بهانه اینکه ملت به آنها رأی داده به تسویه حسابهای گسترده با رقیب پرداخته و گاهی تا رقم شش هزار مسئول کلیدی در سراسر کشور جابجا شده است و البته آن هم نه بر مبنای ارشدیت در توانمندی.
2) اگر عزیزانی که تاکنون بر صندلی ریاست جمهوری تکیه زدهاند، پاسخی برای این سوال دارند که آیا از همه ظرفیتها استفاده کردهاند، جرأت به خرج داده و در یک میزگرد زنده و با حضور اصحاب رسانه (نه به شکل گزینشی) دلایل خود را بیان کنند و گرنه برای این فرض مطرح شده پاسخ مناسبی نداشته و اهلیت رسیدن به کرسی خدمتگزاری را نخواهند داشت.
3) جمع عاقله انقلاب هر چه سریعتر باید از این تارهایی که به دور خود تنیدهاند بیرون آمده و برای قانون اساسی، قانون انتخابات و ملاکهای کاندیدای ریاست جمهوری و شیوههای آن چارهاندیشی کرده و مکانیسمی به وجود آورند که انقلاب و مردم با رفت و آمد دولتها، هزینه کمتری پرداخت کنند.
4) عقلای انقلاب نباید مثل عوام به دنبال مصداق بگردند، بلکه آنچه مهم است «برنامه» است و باید برنامهای تنظیم کنند و بعد بنگرند و ببینند چه کسی مجری خوبی برای این برنامه خواهد بود تا مثل امروز بعد از 30 سال از عمر پر خیر و برکت جمهوری اسلامی که دستاوردهای بی بدیلی برای ملت به همراه داشته است، نگوییم که در ابتدای اجرایی کردن اصل 3 درماندهایم تا چه رسد به همه ظرفیتها در قانون اساسی!
5) این مطلب را هم برای آنانی بگویم که هنوز قدری از نورانیت قرآن در دل آنها هست و آن اینکه: «بدترین جنبندگان در نزد خدای متعال کفاری هستند که ایمان نمیآورند» (انفال آیه 55). آیه بعد که تفسیر آیه قبل است میفرماید: «این کفار بیایمان کسانی هستند که با خدا عهد و پیمان میبندند و آن را میشکنند.»
و البته جای این نکته باقی است که: آنانی که در برابر مردم و خدای متعال وعده میدهند که فلان و بهمان میکنند، آنگاه که عمل نکنند، از دوحال خارج نیست؛ یا از اول توان انجام آن را نداشتند که در واقع سر مردم کلاه گذاشتهاند و یا میتوانند انجام دهند، ولی با پدیدهای به نام مصلحت! روبهرو میشوند که در هر صورت باید پاسخگو باشند.
آقایان عزیز! همه شما اعتقاد دارید که این انقلاب مقدس به آسانی به دست نیامده، پس تلاش کنید تا از همه امکانات و ظرفیتهای موجود به شکل بهینه استفاده شود وگرنه حضور شما در صحنه انتخابات اشکال شرعی دارد و ناتوانیها نیز در حافظه تاریخ خواهد ماند.
هر کس رود پی نام، گردد نشان آفات
خوش نعمتی است الحق، بی نام و بی نشانی
برای خدا کار کردن نه وقت میشناسد و نه مقام و موقعیت. در ضمن خدمات خالصانه و غیر ریاکارانه نیز پوشیده نخواهد ماند.
عشق است دلا، این همه نومید چرایی؟
شاید شب ما هم سحری داشته باشد